سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانلود MikroTik RouterOS 6.44 Level 6 کرک شده

دانلود MikroTik RouterOS 6.44 Level 6 کرک شده

در این پست آخرین نسخه MikroTik RouterOS یعنی ورژن 6?44 که در تاریخ 2019-Feb-25 منتشر شده است را قرار می دهیم. این نسخه دارای License سطح 6 می باشد. تغییرات صورت گرفته در این نسخه زیاد می باشد و به دلایل امنیتی شدیدا توصیه می شود بروزرسانی کنید، لیست تغییرات در آخر پست قرار گرفته است.

 

دانلود MikroTik RouterOS 6.44 Level 6:

لینک دانلود MikroTik RouterOS 6.44 Level 6
لینک دانلود Winbox version 3.18

نکته 1: برای استفاده از این ماشین مجازی (VM) ابتدا فایل را از حالت فشرده خارج نمایید و سپس فایل OVA Template مربوط به VM را به نرم افزار مجازی ساز معرفی – Import کنید. مخصوص ماشین مجازی VMware

نکته 2: برای این که مشکل MAC Address پیش نیاید پیشنهاد می شود در تنظیمات – Setting کارت شبکه MAC Address را با زدن دکمه Generate تغییر دهید.

MAC Address VMwareMAC Address VMware

نکته 3: در صورتیکه پس از اجرای VM، از شما پرسیده شد که این ماشین رو کپی – Copy کرده اید یا انتقال – Move داده اید، که در پاسخ بگویید که کپی – Copy شده است.

نکته 4: برای بروزرسانی مک آدرس میکروتیک هم میتوانید از طریق Winbox به شکل زیر عمل کنید

mikrotik routeros change mac addressmikrotik routeros change mac address

معرفی میکروتیک:

میکروتیک (به انگلیسی: MikroTik) نام شرکتی در لتونی است که تجهیزات شبکه رایانه‌ای و مخابرات بی‌سیم تولید می‌کند. مهمترین محصول این شرکت سیستم‌عامل میکروتیک است. سیستم‌عامل میکروتیک مسیریابی است که با استفاده از هسته لینوکس ساخته شده است. سیستم‌عامل میکروتیک علاوه‌بر قابلیت نصب بر روی رایانه‌های خانگی، به صورت بسته نرم‌افزاری-سخت‌افزاری نیز ارائه شده است. سیستم‌عامل میکروتیک در سال 1995 میلادی توسط دو دانشجوی دانشگاه ام‌ای‌تی آمریکا به وسیله نگارشی از سیستم‌عامل لینوکس بنیان گذاشته شد. همزمان با شکل‌گیری استانداردهای 802?11 و توسعه سخت‌افزاری این سیستم‌عامل قابلیت بیسیم نیز به آن افزوده شد.

این دستگاه جزو مسیریاب‌های قوی ارائه شده و همرده مسیریاب‌های شرکت سیسکو می‌باشد و دارای قابلیت‌های منحصر به فرد می‌باشد.

از قابلیت‌های میکروتیک می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
مسیریابی (به انگلیسی: routing)
دیوار آتش (به انگلیسی: firewall)
بی‌سیم به (به انگلیسی: wireless)
پروتکل پیکربندی پویای میزبان (به انگلیسی: Dhcp server)
برگردان نشانی شبکه و میزبان نماینده (به انگلیسی: nat and proxy server)
پشتیبانی از آی‌پی نسخه 6 (به انگلیسی: IPv6 support)
مدیریت کاربر (به انگلیسی: user managment)
تعادل‌رسانی بارگذاری (به انگلیسی: load balancing)
صفحه مدارهای مسیریاب‌های میکروتیک به طور کلی به دوسته مسیریاب‌ها و بی‌سیم‌ها تقسیم می‌شوند البته دستگاه‌های بی‌سیم هم توانایی مسیریابی را دارند اما عمده استفاده آنها در صنعت بی‌سیم می‌باشد.

RouterOS
محصول اصلی میکروتیک سیستم عامل مبتنی بر لینوکس است که به عنوان MikroTik RouterOS شناخته می‌شود. با نصب بر روی سخت‌افزار اختصاصی همان شرکت (RouterBOARD) و یا بر روی رایانه‌های استاندارد مبتنی بر x86، سخت‌افزار را به یک مسیریاب شبکه تبدیل می‌کند و بسیاری از ویژگی‌های اضافه مختلف را به اجرا درمی‌آورد؛ مانند دیواره آتش، خدمات دهنده و سرویس گیرنده شبکه خصوصی مجازی، شکل دهنده و ارتقا دهنده کیفیت خدمات پهنای باند. همچنین ویژگی نقطه دسترسی (Access Point) و دیگر ویژگی‌ها را در شبکه‌های بیسیم بازی می‌کند. به منظور ارتقای سطح عملکرد این سیستم عامل باید مجوز (لایسنس) هر ویژگی را دریافت کرد. برنامه کاربردی این شرکت برای سیستم عامل مایکروسافت ویندوز، Winbox نام دارد؛ که یک رابط گرافیکی کاربر برای پیکربندی مسیریاب و نظارت بر کارکرد آن فراهم می‌کند. درعین حال RouterOS امکان دسترسی را از طریق FTP، telnet، و SSH مهیا می‌کند. به علاوه، برای مدیریت و نظارت یک برنامه کاربردی رابط (API) جهت دسترسی مستقیم از طریق برنامه‌های کاربردی نیز وجود دارد

ویژگی‌های RouterOS
RouterOS از بسیاری برنامه‌های کاربردی که توسط ارائه دهندگان خدمات اینترنت استفاده شده می‌شود پشتیبانی می‌کند. به عنوان مثال OSPF و سوئیچینگ برچسب چندقرارداری (VPLS / MPLS). پشتیبانی محصول توسط میکروتیک از طریق انجمن و ویکی انجام می‌گیرد. بدین وسیله نمونه‌هایی از تنظیمات حرفه‌ای و کلی ارائه می‌شود. RouterOS از IPv4 و | پروتکل_اینترنت_نسخه_4 (IPv4) را و همچنین پروتکل_اینترنت_نسخه_6 (از IPv6).

پشتیانی رابط‌های شبکه در این نرم‌افزار تقریباً شامل تمام رابط‌های شبکه (NIC) که هسته لینوکس پشتیبانی می‌کند، بجز رابط بی‌سیم؛ که در این بین رابط‌های ساخت Atheros و PRISM مستثنی هستند.

سیستم‌عامل میکروتیک
سیستم‌عامل میکروتیک در واقع همان هسته مرکزی دستگاه‌های میکروتیک اند و مشابه سیستم‌عامل در روترهای سیسکو عمل می‌کنند. در حال حاضر جدیدترین سیستم‌عاملی که توسط شرکت میکروتیک ارائه شده همین نسخه موجود در سایت می‌باشد که نسخه پایدار و قابل اطمینان این سیستم‌عامل است، البته نسخه آزمایشی آن هم در سایت خود میکروتیک برای علاقه‌مندان ارائه شده‌ است.

مجوز استفاده
میکروتیک برای کاهش هزینه‌ها از مجوزهای (به انگلیسی: License) مختلفی در بکارگیری دستگاه‌ها استفاده کرده‌است آنچه امروز قابل ارائه است مجوزهای سطح سه، چهار، پنج و شش است. هرگاه شما دستگاه میکروتیک را خریداری می‌کنید بر روی آن دستگاه شما مجوز استفاده با یکی از سطوح سه، چهار، پنج و یا 6 را دارید. هر مجوز امکان مدیریت کاربران بیشتری را در شبکه به شما می‌دهد. بالاترین سطح مجوز که سطح شش است به شما امکان مدیریت در تمامی امکانات و کاربران نامحدود را می‌دهد.

MikroTik certified training programs

دوره های میکروتیک - Mikrotik Certification Roadmap
  برچسب ها
 

آموزش CCNA : پروتکل مسیریابی RIP یا Routing Information Protocol

آموزش CCNA : پروتکل مسیریابی RIP یا Routing Information Protocol چیست؟

ما در پستی که قبلا منتشر کرده بودم “آموزش CCNA : معرفی کامل روتینگ و Dynamic Routing” توضیح کاملی از Dynamic Routing ها داده ایم و حالا در این پست به صورت اختصاصی می خواهیم درباره پروتکل پروتکل مسیریابی RIP یا Routing Information Protocol صحبت کنیم.

 

پروتکل RIP به عنوان یک پروتکل Distance Vector دارای دو نسخه 1 و 2 می باشد که نسخه 1 آن منسوخ شده است. در اینجا می خواهیم با RIP v2 و مفاهیم آن آشنا شویم.

در ساختار این پروتکل، هر روتر جدول های روتینگ خود را به همسایه های خود ارسال می نماید. این ارسال شامل مسیرهایی است که خود روتر آنها را فراگرفته و مسیرهایی است که از همسایه های خود کسب کرده است.

نکات مهمی که درباره پروتکل ریپ باید بدانید:

  • بروزرسانی جدول روتینگ در RIP به صورت دوره ای با بازه زمانی 30 ثانیه انجام می شود.
  • مواردی که از یک روتر به روتر دیگر به عنوان Advertisement ارسال می شود شامل آدرس IP و Mask Address و Metric می باشد.
  • معیار انتخاب Metric در پروتکل های مختلف متفاوت است اما در تمام پروتکل ها Metric برتر Metric کمتر است و در صورت وجود چند مسیر با Metric یکسان، روتر عملیات Load Balancing را انجام می دهد.
  • معیار انتخاب Metric در پروتکل RIP را Hop Count می گویند به این مفهوم که تعداد روترهای موجود در مسیر مشخص کننده عدد Metric می باشد.
  • حداکثر تعداد Hop ها در پروتکل RIP فقط 15 می باشد، یعنی 15 روتر را می توان در پروتکل RIP به هم متصل کرد و Metric 16 دیگر استفاده نمی شود. به مقدار 16 برای یک Metric در پروتکل RIP مقدار Infinite می گویند.
  • آدرس IP های مقصد برای ارسال Route Update در پروتکل RIP به صورت Multicast می باشد.
  • پورتی که دریافت کننده Route Update می باشد به عنوان خروجی برای همان روت و آدرس IP مربوط به منبع ارسال کننده به عنوان Next Hop Address در جدول روتینگ پروتکل RIP قلمداد می شوند.
  • در این پروتکل 2 تایمر وجود دارد، یکی از آنها Hello Time می باشد که مدت زمان آن هر 30 ثانیه یکبار است و به جهت ارسال Route Update می باشد و تایمر بعدی Dead Time می باشد که مدت زمان آن هر 180 ثانیهیکبار می باشد و برای حذف یک آدرس از جدول روتینگ می باشد.

ویژگی های Loop Free در پروتکل RIP 

Route Poisoning : در شبکه هایی که از تعداد روترهای بالا برخوردار هستند و از پروتکل RIP بهره می برند، در صورتیکه نقطه انتهایی این مسیر قطع شود، به تعداد روترهای موجود در مسیر به دلیل مدت زمان Dead Time که 180 ثانیه است طول می کشد تا روتر ابتدایی از قطع شدن شبکه انتهایی با خبر شود که این مدت زمان ممکن است تا 45 دقیقه طول بکشد. به منظور رفع این مشکل در صورتیکه یک مسیر قطع شود، روتر با استفاده از ویژگیRoute Poisoning به جای اینکه 180 ثانیه منتظر بماند تا اعلام قطعی یک شبکه را ارسال نماید، یک Advertisement با مقدار متریک 16 برای آن شبکه به روترهای دیگر ارسال می نماید، در این صورت وقفه ایجاد شده از 180 به 30 ثانیه برای روترها کاهش می یابد و چون Metric در این ارسال 16 قرار داده شده است، برای روترها به مفهوم عدم کارآیی آن می باشد.

Split Horizon : در شرایطی که ارتباطات روترها بر روی یک لینک قرار دارد، در صورتیکه شبکه یک روتر قطع شود براساس ویژگی Route Poisoning مقدار متریک 16 در 30 ثانیه بعدی برای روتر همسایه ارسال می شود، اما روتر همسایه تا قبل از دریافت این مقدار Metric خود را با یک عدد افزایش برای روتر همسایه خود ارسال می کند. اتفاقی که رخ می دهد این است که جدول روتینگ های این دو روتر به روزرسانی شده و این ارسال Route Update ها تا زمانی که هر دو روتر به Metric 16 توافق کنند ادامه می یابد. ویژگی Split Horizon که تقریبا در تمام پروتکل های روتینگ وجود دارد مانع از این کار می شود. براساس این ویژگی یک روتر حق ندارد یک مسیر یادگرفته از یک روتر دیگر را به همان روتر یاد دهد.

نکته: این ویژگی در مسیرهای Poisoned فعال نمی باشد. یعنی اگر مسیری را با Metric 16 فرا گیرد مجددا آنرا به تمام روترهای همسایه خود و همان روتری که این مسیر را برای این روتر ارسال کرده است ارسال می کند. دلیل این امر فراگیری سریع تمام روترهای مسیر از قطعی یک ارتباط می باشد.

Hold Down Timer : ویژگی Split Horizon برای مسیرهای Multi-Link به تنهایی پاسخگو نمی باشد دلیل آن نیز مدت زمان ثابت همگرایی روترها در 30 ثانیه می باشد. لذا ویژگی Hold Down Timer به کمک این ویژگی آمده است. در صورتیکه یک روتر یک مسیر را با Metric 16 دریافت کند، روتر را به Count Down Timer به مدت 180 ثانیه می برد و با دریافت Route Update ها برای آن مسیر اعلام شده از سویسایر روترها تغییرات را اعمال نمی کند تا این مدت زمان به پایان برسد. بنابراین در این مدت زمان در صورتیکه یک روتر اطلاعات روت اشتباه را در یک بازه 30 ثانیه ای ارسال کند، در بازه 30 ثانیه بعدی خود اطلاعات صحیح را به روتر ارسال می کند.

Triggered (Flash) Updates : روترها براساس ویژگی Route Poisoning مدت زمان ارسال قطع شبکه خود را از 180 ثانیه به 30 ثانیه کاهش دادند، اما باز این مدت زمان برای شبکه ای که مثلا 15 روتر درون خود دارد زیاد است. این ویژگی به روتر این امکان را می دهد که در صورت قطع شدن یک ارتباط در همان لحظه یک Route Update با مقدار Metric 16 برای روترهای دیگر ارسال نماید و بعدا در بازه زمانی 30 ثانیه های خود نیز این Update را برای روترها مجددا ارسال می نماید در نتیجه زمان تشخیص خطا در شبکه می تواند به صفر ثانیه کاهش یابد.

تفاوت ها و شباهت های RIP v1 و RIP v2 :

ویژگی های Routing Information Protocol Version 1

  1. RIPv1 یک پروتکل مسیریابی Distance-Vector است.
  2. RIPv1 یک پروتکل مسیریابی Classful است. پروتکل های مسیریابی Classful فقط از شبکه هایی پشتیبانی می کنند که Subnet نشده اند. پروتکل های مسیریابی Classful اطلاعات مربوط به Subnet Mask را در Routing Update های خود ارسال نمی کنند. به زبان دیگر اگر شما شبکه ای دارید که در RIPv1 Routing Domain قرار دارد ، RIPv1 این شبکه را به عنوان شبکه Subnet نشده به سایر شبکه های موجود در Routing Domain معرفی می کند.
  3. RIPv1 از Variable Length Subnet Masking یا VLSM پشتیبانی نمی کند.
  4. RIPv1 حداکثر از Metric Value ی 15 پشتیبانی می کند یا به عبارتی فقط 15 عدد Hop Count را پشتیبانی می کند. اگر تعداد Hop Count ها بیشتر از عدد 15 شود RIPv1 این شبکه را به عنوان شبکه غیر قابل دسترس یا Unreachable در نظر می گیرد.
  5. RIPv1 توسط مکانیزم Broadcast بسته های بروزرسانی یا Routing Update را هر 30 ثانیه یکبار بصورت متناوب برای روترهای همسایه ارسال می کند. با توجه به اینکه بسته های بروز رسانی با استفاده از آدرس IP مقصد به شکل 255?255?255?255 یا همان Broadcast IP ارسال می شوند ، هر روتری که در مسیر است نیازمند پردازش پیام های دریافتی از این فرآیند و انجام Process های لازم برای تعیین اینکه روتر ارسال کننده از پروتکل RIPv1 استفاده کرده است یا خیر می باشد.
  6. RIPv1 برای ارسال پیام های بروز رسانی یا update message ها دارای مکانیزم احراز هویت نمی باشد.

ویژگی های Routing Information Protocol Version 2

  1. RIPv2 یک پروتکل مسیریابی از نوع Distance Vector یا Distance Vector Routing Protocol است.
  2. RIPv2 یک پروتکل مسیریابی Classless است که به شما اجازه می دهد که بتوانید از شبکه هایی که Subnet شده اند نیز در فرآیند مسیریابی استفاده کنید. همچنین RIPv2 اجازه ارسال شدن Network Mask شبکه را در بین شبکه ها می دهد تا فرآیند Classless Routing به درستی انجام شود.
  3. RIPv2 از Variable Length Subnet Masking یا VLSM پشتیبانی می کند.
  4. RIPv2 حداکثر از Metric Value ی 15 پشتیبانی می کند یا به عبارتی فقط 15 عدد Hop Count را پشتیبانی می کند. اگر تعداد Hop Count ها بیشتر از عدد 15 شود RIPv2 این شبکه را به عنوان شبکه غیر قابل دسترس یا Unreachable در نظر می گیرد.
  5. RIPv2 از Triggered Update پشتیبانی می کند یا به نوعی می توانیم بگوییم Incremental Update را پشتیبانی می کند.
  6. RIPv2 توسط مکانیزم Multicast به آدرس Multicast به شماره 224?0?0?9 بسته های Routing Update را به سایر روترهای موجود در مسیر منتقل می کند. بروز رسانی با استفاده از Multicast باعث کاهش ترافیک شبکه می شود. همچنین استفاده از این مکانیزم باعث کاهش Overhead روی روترهایی می شود که در Routing Domain قرار دارند. نکته قابل توجه در RIPv2 این است که فقط روترهایی که از RIPv2 پشتیبانی می کنند می توانند به Multicast Group 224.0.0.9 عضو شوند و سایر روترهایی که RIPv2 را ندارند تنها می توانند Routing Update ها را در لایه دوم فیلتر کنند.
  7. RIPv2 برای ارسال پیام های بروز رسانی یا update message ها دارای مکانیزم احراز هویت می باشد. مکانیزم احراز هویتی باعث می شود که روتر مطمئن باشد ترافیک Update های ورودی از منابع lمعتبری ارسال می شوند.

نکته: تفاوت Classless و Classful در این است که در Classless آدرس IP به همراه Mask آن ارسال می شود اما در Classful تنها آدرس IP ارسال می شود.

آشنایی با Auto Summarization در پروتکل های روتینگ : این ویژگی برای این منظور در پروتکل های روتینگ تعبیه شد تا بتواند مرز 2 Classful IP Address را شناسایی کند و جدول روتینگ را براساس این Classful آدرس ها ایجاد می کند، اما در بسیاری از موارد این ویژگی باعث ایجاد اشکال در شبکه می شود. فرض کنید شما 2 مرز متفاوت در شبکه خود دارید که در یک طرف شبکه از Network ID با آدرسی استفاده کرده اید که در مرز دیگر شبکه خود نیز همین Network ID اما با آدرس دهی متفاوت قرار دارد. اتفاقی که رخ می دهد این است که جدول روتینگ شما برای این دو مرز یک Classful آدرس را انتخاب می کند که شامل Network ID هر دو طرف می باشد و چون از دو سر با مقدار Metric برابر این آدرس را می بیند اقدام به ایجاد Load Balancing می کند و این عمل یعنی Drop شدن بسته ها یکی در میان و ایجاد اختلال در شبکه، بنابراین می بایست این ویژگی در پروتکل مدنظر غیرفعال شود.

نکته: ویژگی Auto Summarization در پروتکل های RIP v1 و IGRP به صورت پیش فرض فعال و غیرقابل تغییر می باشند اما در پروتکل های RIP v2 و EIGRP این ویژگی به صورت پیش فرض فعال و قابل تغییر می باشد. در پروتکل OSPF به صورت پیش فرض غیرفعال است.

VLSM – Variable Length Subnet Masking چیست؟

VLSM یکی از راهها و تکنیک های تقسیم بندی IP به range های کوچکتر با Subnet های متغیر است که با کمترین هدر رفت IP میتوان یک range بزرگ را به range های کوچکتر تقسیم نمود تا استفاده بهتری از شبکه ی خودمان داشته باشیم. پروتکل هایی که در زمره پروتکل های Classful قرار میگیرند یعنی پروتکل های RIP 1 و IGRP، از VLSM پشتیبانی نمی کنند. برای همین هم برای استفاده از مزیت هایی که VLSM ارائه می دهد نیاز به بکارگیری پروتکل های Classless مانند BGP، EIGRP، IS-IS، OSPF، RIP 2 داریم.

آموزش پیاده سازی Rip در سیسکو

سناریوی زیر رو در نظر داشته باشید تا آموزش پیاده سازی آن را توضیح دهیم

سناریو پروتکل Rip در سیسکوسناریو پروتکل Rip در سیسکو

به منظور پیکربندی پروتکل RIP ابتدا باید این پروتکل در سطح روتر فعال شود و در گام بعدی باید Active Interface های روتر فعال شوند. فعال شدن این اینترفیس ها باعث می شود که آنها 3 کار زیر را انجام دهند:

ارسال Routing Updates
دریافت Routing Updates
ارسال Network ID خود
نکته: به صورت پیش فرض برای پروتکل RIP می بایست تمام پورتهای روتر را فعال نماییم مگر اینکه بخواهیم به صورت ترکیبی از پروتکل های متفاوت استفاده نماییم.

در زیر دستوراتی که برای اماده سازی روترها نیاز است را اورده ایم

R1(config)#interface fastEthernet 0/1
R1(config-if)#ip address 192.168.10.1 255.255.255.0
R1(config-if)#no shutdown

R1(config-if)#interface fastEthernet 0/0
R1(config-if)#ip address 192.168.20.1 255.255.255.0
R1(config-if)#no shutdown
…………………….
R2(config)#interface fastEthernet 0/0
R2(config-if)#ip address 192.168.20.2 255.255.255.0
R2(config-if)#no shutdown

R2(config-if)#interface fastEthernet 0/1
R2(config-if)#ip address 192.168.30.1 255.255.255.0
R2(config-if)#no shutdown
…………………….
R3(config)#interface fastEthernet 0/0
R3(config-if)#ip address 192.168.30.2 255.255.255.0
R3(config-if)#no shutdown

R3(config-if)#interface fastEthernet 0/1
R3(config-if)#ip address 192.168.40.1 255.255.255.0
R3(config-if)#no shutdown
…………………….
R4(config)#interface fastEthernet 0/0
R4(config-if)#ip address 192.168.40.2 255.255.255.0
R4(config-if)#no shutdown

R4(config-if)#interface fastEthernet 0/1
R4(config-if)#ip address 192.168.50.1 255.255.255.0
R4(config-if)#no shutdown

خوب حالا همه چی برای استفاده و تنظیمات Rip آماده است، با دستور زیر این پروتکل رو فعال میکنیم

R1(config)#router rip

و با دستور زیر تمام شبکه هایی که به روتر مورد نظر متصل هستن را وارد  میکنیم

R1(config-router)#network 192.168.10.0
R1(config-router)#network 192.168.20.0

پس با توصیحات بالا تنظیمات تک تک روتر های به شکل زیر می باشد

R1(config)#router rip
R1(config-router)#network 192.168.10.0
R1(config-router)#network 192.168.20.0

R2(config)#router rip
R2(config-router)#network 192.168.20.0
R2(config-router)#network 192.168.30.0

R3(config)#router rip
R3(config-router)#network 192.168.30.0
R3(config-router)#network 192.168.40.0

R4(config)#router rip
R4(config-router)#network 192.168.40.0
R4(config-router)#network 192.168.50.0

برای مشاهده وضعیت جدول روتینگ از دستورات زیر استفاده نمایید:

Router#show ip route
Router#show ip protocols

show ip routeshow ip routeshow ip protocolsshow ip protocols

نکته ای که وجود دارد به صورت پیشفرض RIPv1 فعال می شود و برای فعال سازی RIPv2 باید بر روی هر روتر دستور زیر را وارد کنیم:

R1(config)#router rip
R1(config-router)#version 2

Summarizing زمانی استفاده میشود که بخواهیم مسیر ها را به صورت خلاصه به همسایه Advertise کنیم. برای مثال اگر ما 4 زیر شبکه مختلف داشته باشیم می توانیم به جای ارسال جدا هر 4 شبکه به همسایه از یک ادرس خلاصه شده با mask متفاوت استفاده کنیم. این کار باعث میشود که حجم Update کمتری بین روتر ها فرستاده شود و همچنین Routing table کوچک تر شود. به دو روش می توانیم این کار را انجام دهیم ، روش اول با محاسبه ,ادرس Mask جدید رو نوشته و با استفاده از دستور خاص هر پروتکل آن را به همسایه ارسال میکنیم. روش دوم Auto-summary هست که در این صورت Routing protocol مثلا دو آدرس را که در یک رنج قرار دارند را توسط یک آدرس و آن را به صورت Classful ارسال میکند و MAsk با آن ارسال نمی کند. در صورتی که لازم باشد Auto-summary را غیرفعال کنیم از دستور زیر استفاده میکنیم.

R1(config-router)#no auto-summary

 
 

آموزش CCNA : آموزش Static Routing در سیسکو

آموزش CCNA : آموزش Static Routing در سیسکو

Static routing این قابلیت را به مدیریت شبکه می دهد که بتواند بصورت دستی یک سری Route های خاص را در Routing Table روتر ایجاد کند. حال در این مقاله می خواهیم آموزش نوشتن یک Static routing و دستورات مورد نیاز آن را انجام دهیم.

 

Default route یا مسیر پیشفرض : زمانی که در یک شبکه کام

پیوتری بسته ای ارسال می شود و مسیر مشخصی برای آن وجود ندارد با استفاده از این قابلیت می توانیم آن بسته را به مسیری که مشخص کرده ایم ارسال کنیم، بیشتر مواقع زمانی استفاده می شود که بسته مورد نظر قرار است وارد اینترنت شود. Default route در سیسکو به دو صورت وارد می شود:

نکته: ای پی و Subnet mask را 0?0?0?0 قرار می دهیم و سپس ای پی مقصد یا همان خروجی خود را می نویسیم

Router(config)#ip route 0.0.0.0 0.0.0.0 172.16.10.2

و یا از دستور زیر

Router(config)#ip route 0.0.0.0 0.0.0.0 serial 0/0

نکته: Default route در پروتکل IPv6 بصورت 0:: نیز قابل استفاده است.

سناریوی که قرار است انجام دهیم به شکل زیر می باشد

آموزش Static Routing در سیسکوآموزش Static Routing در سیسکو

تنظیمات پیشفرش هر یک از روتر ها به شکل زیر می باشد

R1:
Router(config)#interface fastEthernet 0/1
Router(config-if)#ip address 192.168.10.1 255.255.255.0
Router(config-if)#no shutdown

Router(config)#interface fastEthernet 0/0
Router(config-if)#ip address 192.168.20.1 255.255.255.0
Router(config-if)#no shutdown

R2:
Router(config)#interface fastEthernet 0/0
Router(config-if)#ip address 192.168.20.2 255.255.255.0
Router(config-if)#no shutdown

Router(config)#interface fastEthernet 0/1
Router(config-if)#ip address 192.168.30.1 255.255.255.0
Router(config-if)#no shutdown

R3:
Router(config)#interface fastEthernet 0/0
Router(config-if)#ip address 192.168.30.2 255.255.255.0
Router(config-if)#no shutdown

Router(config)#interface fastEthernet 0/1
Router(config-if)#ip address 192.168.40.1 255.255.255.0
Router(config-if)#no shutdown

R4:
Router(config)#interface fastEthernet 0/0
Router(config-if)#ip address 192.168.40.2 255.255.255.0
Router(config-if)#no shutdown

حال برای این که مسیر مورد نظر برای دسترسی به شبکه 192?168?50?0 را معرفی کنیم از دستور زیر استفاده می کنیم. با این کار به روتر میفهمانیم که اگر بسته ای برای شبکه 192?168?50?0 داشت آن به کجا بفرست.

نکته: هم میتوان ای پی روتر در شبکه مقابل که در اینجا می شود 192?168?20?1 را وارد کنید و هم پورت اینترفیس آن شبکه

Router(config)#ip route 192.168.50.0 255.255.255.0 fastEthernet 0/0

و یا 

Router(config)#ip route 192.168.50.0 255.255.255.0 192.168.20.2

حال برای هر روتر باید یک مسیر رفت و یک مسیر برگشت بنویسید، یعنی یک بار باید مسیر  192?168?50?0 را مشخص کنیم و یک بار هم 192?168?10?0 

 

R1:

Router(config)#ip route 192.168.50.0 255.255.255.0 fastEthernet 0/0

R2:

Router(config)#ip route 192.168.50.0 255.255.255.0 fastEthernet 0/1

Router(config)#ip route 192.168.10.0 255.255.255.0 fastEthernet 0/0

R3:

Router(config)#ip route 192.168.50.0 255.255.255.0 fastEthernet 0/1

Router(config)#ip route 192.168.10.0 255.255.255.0 fastEthernet 0/0

R4:

Router(config)#ip route 192.168.10.0 255.255.255.0 fastEthernet 0/0

نکته: روتر R1 چون یک بازوش در شبکه 192?168?10?0 هست نیازی به نوشتن مسیر ندارد و روتر R4 چون یک بازوش در شبکه 192?168?50?0 هست نیازی به نوشتن مسیر ندارد.

در صورتی که نیاز باشه یک مسیر جایگزین برای روتر خود داشته باشیم می توانیم با تغییر Distance metric آن مسیر را ایجاد کنیم، برای مثال به تصویر زیر نگاه کنید

Distance metricDistance metric

در سناریو بالا ما یک روتر R5 نیز اضافه کردیم، حال تنظیمات ما به شکل زیر می شود

R5:

R5(config)#ip route 192.168.10.0 255.255.255.0 fastEthernet 0/0
R5(config)#ip route 192.168.10.0 255.255.255.0 fastEthernet 0/1

دو روت بالا برای مسیریابی اضافه شده است

R1:

R1(config)#ip route 192.168.50.0 255.255.255.0 fastEthernet 1/0 20

R4:

R4(config)#ip route 192.168.10.0 255.255.255.0 fastEthernet 1/0 20

با دستور بالا ما Distance metric رو روی عدد 20 یا هر عددی که دوست دارید قرار می دهیم تا به عنوان مسیر دوم مشخص شود و هر وقت مسیر اول از کار افتاد از مسیر دوم استفاده شود

دستور زیر یک دیفالت روت می باشد، یعنی اگر روتر مسیری را برای روت کردن نداشت آن را به 192?168?20?2 ارسال کند:

R1(config)#ip route 0.0.0.0 0.0.0.0 192.168.20.2

دستورات دیگری که می توانیم برای روتر داشته باشیم میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم 

R1#show ip route

دستور بالا برای نمایش جدول مسیربابی روتر استفاده می شود

از دستور زیر نیز برای نمایش روت های Static روتر مورد استفاده قرار می گیرد

R1#show ip route static

 

  برچسب ها
 

آموزش نتورک پلاس (+Network) – معرفی مدل TCP/IP

آموزش نتورک پلاس (+Network) – معرفی مدل TCP/IP

TCP/IP مهمترین پروتکل ارتباطی در شبکه های کامپیوتری و به ویژه شبکه اینترنت می باشد. در اینترنت پروتکل های مختلفی وجود دارد که هر یک وظیفه خاص خود را انجام می دهند.  تعدادی از این پروتکل ها را از جمله HTTP، HTTPS، FTP، TLS، SSH و…نام دارند. پروتکل ها با توجه به تعریفی که در کتاب پروفسور تنن باوم به نام شبکه های کامپیوتری آمده است به قوانین و روال هایی که برای برقراری ارتباطات مورد استفاده قرار می گیرند اطلاق می شود. اما در زبان عامیانه پروتکل یک زبان مشترک بین سیستم های کامپیوتری است که آنها را قادر می سازد بتوانند با همدیگر تبادل اطلاعات داشته باشند.

 

TCP/IP مخفف Transmission Control Protocol / Internet Protocol می باشد. معنی لغوی آن یعنی پروتکل کنترل انتقال / پروتکل اینترنت می باشد. TCP/IP پروتکل اولیه ارتباط به اینترنت است. پس دلیل اهمیت این پروتکل اینجا مشخص می شود. بدون TCP/IP عملاً اینترنتی هم وجود ندارد!

در شبکه اینترنت اطلاعات (داده ها) به بسته های کوچکی به نام Packet تقسیم بندی میشوند. سپس Packet ها از طریق شبکه منتقل می شوند در اینجا کار IP آن است که آنها را به میزبان راه دور منتقل کند. TCP در انتهای دیگر بسته ها را دریافت و وجود خطاها را بررسی میکند اگر خطایی رخ داده باشد TCP میتواند ارسال مجدد بسته بخصوص را درخواست نماید. بعد از اینکه تمام بسته ها به درستی دریافت شدند، TCP از شماره توالی برای ساختن مجدد پیام اصلی استفاده میکند.

به عبارت دیگر کار IP انتقال داده های خام Packet ها از یک مکان به مکان دیگر است. کار TCP کنترل امور و تضمین صحت داده هاست.

مدل شبکه TCP/IP پروتکل های خود را در 4 لایه دسته بندی کرده است که از پایین به بالا عبارتند از:

Network Interface / Access: پروتکل هایی مانند Ethernet و PPP در این لایه قرار دارند. این لایه پایین ترین سطح انتقال اطلاعات را بر عهده دارد و امکاناتی برای تبادل اطلاعات از طریق سخت افزار شبکه را فراهم می آورد.

Internet: پروتکل هایی مانند ICMP ،IPv4 و IPv6 در این لایه قرار دارند. این لایه مکانیزم هایی برای ارتباطات بین سیستمی، کنترل مسیر یابی پیغام ها، چک کردن صحت (validity checking) و ترکیب و تجزیه header پیغام ها را فراهم می آورد.

Transport: پروتکل هایی مانند TCP و UDP در این لایه قرار دارند. این لایه سرویس انتقال پیغام ها بین برنامه هایی که برروی سیستم های remote قرار دارند را فراهم می سازد.

Application: پروتکل هایی مانند DHCP ، DNS، FTP ، HTTP ، IMAP در این لایه قرار دارند. این لایه بالاترین سطح سرویس های اینترنت برای انتقال اطلاعات را فراهم می سازد (با استفاده از سرویس های لایه های پایین تر) و باعث می شوند ما براحتی با سرویس های لایه های پایینی کار کنیم.

فرق بین osi و tcp/ipفرق بین osi و tcp/ip

گرچه این پروتکل برای ارتباط اینترنت طراحی شده است ولی امروزه در اکثر شبکه های خصوصی نیز از TCP/IP به عنوان پروتکل اصلی استفاده می شود.

توجه کنید که TCP یک پروتکل Connection Oriented یا اتصال گرا است و بدین معناست که صحت اطلاعات ارسالی برای این پروتکل بسیار مهم است و از جهتی سرعت آن نسبتا پایین است. پروتکل IP یک پروتکل Connection Less یا غیر اتصال گرا است که بدین معناست صحت داده های ارسالی چندان مهم نیست و سرعت بیشتر مد نظر است، در شبکه های مبتنی بر TCP بیت به بیت داده ها بعد از انتقال در شبکه بررسی می شود و همین دلیل کندی آن است، در صورتیکه در شبکه های IP سرعت ارسال مهم است. پشته پروتکل TCP/IP نقاط ضعف هر یک از این دو پروتکل را پوشش داده است و یک پروتکل ترکیبی خوب ایجاد کرده است.

پروتکل های مدل TCP/IP

در این بخش به آشنایی با پروتکل های مدل TCP/IPخواهیم پرداخت. در تصویر زیر برخی از این پروتکل ها را مشاهده می نمایید.

پروتکل های TCP/IPپروتکل های TCP/IP

به علت اهمیت پروتکل IP و به دلیل اینکه در تمام پروتکل و سرویس های ارائه شده در شبکه IP نقش مهمی را ایفا می کند، ابتدا به این پروتکل می پردازیم.

Internet Protocol یا IP

این پروتکل یکی از مهمترین پروتکل های شبکه بوده و وظایف مهمی را بر عهده داردکه عبارتند از:

  • کپسوله کردن: روند بسته بندی داده ها
  • آدرس دهی: تشخیص سیستم های موجود در شبکه بوسیله آدرسIP
  • مسیریابی: تشخیص بهترین مسیر تا سیستم مقصد
  • قطعه بندی: بخش کردن داده ها به قطعه هایی با اندازه مناسب برای انتقال در شبکه

همانطور که در قسمت کپسوله سازی در مدل OSI توضیح داده شد، در هر لایه یک هدر به بسته اصلی اضافه خواهد شد. این هدر در لایه شبکه و برای پروتکل IP به شکل زیر خواهد بود.

Internet Protocol یا IPInternet Protocol یا IP

فیلد Version : اولین فیلد در هدر IPمی باشد که 4 بیت است که نسخه پروتکل IP که این بسته بر اساس آن سازماندهی و ارسال شده است را تعیین می کند. امروزه با توجه به ارائه نسخه 6 از این پروتکل ولی هنوز مشاهده می شود که اکثرا در شبکه های اینترنت و داخلی از نسخه 4 این پروتکل استفاده می نمایند. در قسمت های بعد به تفصیل در مورد نسخه های این پروتکل توضیح داده خواهدشد.

فیلد IHL یا IP Header Length : در این فیلد که 4 بیتی است، طول کل سرآیند بسته را مشخص می نماید.

فیلد Type of Service : این فیلد 8 بیتی است که توسط آن، ماشین میزبان (ماشین تولید کننده بسته ) IP از مجموعه مسیر یاب ها تقاضای سرویس ویژه ای برای ارسال یک دیتاگرام را می نماید.

فیلد Total Length : در این فیلد 16 بیتی عددی قرار می گیرد که طول کل بسته که شامل IP و هدر است. حداکثر وطور کل بسته IP می تواند 65535 بایت باشد.

فیلد Identification : با توجه با انیکه در برخی مواقع ماشین های میزبان یا مسیریاب ها مجبورند بسته را به قطعات کوچکتری تقسیم کنند، هر قسمت شکسته شده باید دارای مشخصه ای برای شناسایی باشد. عددی که در این فیلد 16 بیتی عددی قرار می گیرد که شماره یک دیتاگرام واحد را مشخص می کند. کلیه بسته های IP که با این شماره وارد می شوند قطعه های مربوط به یک دیتاگرام بوده و و باید پس از گردآوری، بازسازی شوند.

فیلد Fragment Offset : این فیلد خود دارای سه بخش است:

الف) بیت DF یا Don’t Fragment : با یک شدن این بیت در یک بسته IP هیچ مسیریابی حق قطعه قطعه کردن آن را ندارد، چرا که مقصد قادر به بازسازی دیتاگرام های تکه تکه شده نیست. اگر این بیت به یک تنظیم شده باشد و مسیر یاب نتواند آن را به دلیل بزرگی اندازه، انتقال دهد لاجرم حذف خواهد شد.

ب) بیت MF یا More Fragment : این بیت مشخص می کند که آیا بسته IP آخرین قطعه از یک دیتاگرام محسوب می شود یا بازهم قطعه بعدی وجود دارد. در آخرین قطعه از یک دیتاگرام بیت MF صفر خواهد بود و در بقیه الزاما یک است.

ج) Fragment Offset : این قسمت که 13 بیتی است در حقیقت شماره ترتیب هر قطعه در یک دیتاگرام شکسته شده را مشخص می نماید. با توجه به حداکثر 13 بیتی بودن این فیلد، یک دیتاگرام حداکثر می تواند به 8192 تکه تقسیم شود. نکته مهم در این فیلد آن است که اندازه هر قطعه باید ضریبی از 8 باشد. یعنی به استثنای قطعه آخر، اندازه بقیه قطعه ها بایستی به گونه ای انتخاب شود که ضریبی از 8 باشد.

به عنوان مثال فرض کنید مسیریابی مجبور است یک دیتاگرام را به طول 5000 بایت قطعه قطعه کند به گونه ای که اندازه هر قطعه کمتر از 1500 بایت باشد. در این حالت نمی تواند اندازه هر قطعه را 1250 در نظر بگیرد چرا که ضریبی از 8 نیست ولی اندازه 1280 مناسب می باشد. بر این اساس مسیریاب، دیتاگرام را به سه بسته 1280 بایتی و یک بسته 1160 بایتی می شکند. در این مثال فرض کنید مسیریاب عدد 2322 را به عنوان مشخصه دیتاگرام انتخاب کرده است. بنابراین برای هر یک از 4 قطعه دیتاگرام، فیلد آفست و مشخصه به صورت زیر است.

فیلد Time To Live : این فیلد 8 بیتی در نقش یک شمارنده، طول عمر بسته را مشخص می کند. طول عمر یک بسته به زمانی اشاره می کند که بسته IP می تواند بر روی شبکه سرگردان باشد. حداکثر طول عمر یک بسته 255 خواهد بود که به ازای عبور از هر مسیریاب از مقدار این فیلد یک واحد کم می شود. هر گاه یک بسته IP به دلیل بافر شدن در حافظه یک مسیر یاب زمانی رامعطل بماند، به ازای هر ثانیه یک واحد از این فیلد کم خواهد شد. حال اگر مقدار این فیلد به صفر برسد بسته IP در هر نقطه از مسیریاب باشد، حذف می گردد. البته پس از حذف یک هشدار به ماشین تولید کننده ارسال خواهد شد.

فیلد Protocol : دیتاگرامی که در فیلد داده از یک بسته IP حمل می شود با ساختمان داده خاص از لایه بالاتر تحویل پروتکل IP شده تا روی شبکه ارسال شود. به عنوان مثال ممکن است این داده ها را پروتکل TCP در لایه بالاتر ارسال کرده باشد و یا ممکن است این کار توسط پروتکل UDP انجام شده باشد. بنابراین مقداد این فیلد شماره پروتکلی است که در لایه بالاتر تقاضای ارسال یک دیتاگرام کرده است. بسته ها پس از دریافت در مقصد باید به پروتکل تعیین شده تحویل داده شوند.

فیلد Header Checksum : این فیلد که 16 بیتی است به منظور کشف خطاهای احتمالی در سرآیند هر بسته ازIP استفاده می شود. برای محاسبه کد کشف خطا، کل سرآیند به صورت دو بایت، دو بایت با یکدیگر جمع می شود. نهایتا حاصل جمع به روش مکمل منفی می شود و این عدد منفی در این فیلد قرار می گیرد. در هر مسیریاب قبل از پردازش و مسیریابی ابتدا صحت اطلاعات درون سرآیند بررسی می شود. دقت کنید که فیلد Checksum در هر مسیریاب باید از نو محاسبه و مقدار دهی شود زیرا وقتی یک بسته IP وارد یک مسیریاب می شود حداقل فیلدTTL از آن بسته عوض خواهد شد.

فیلد Source Address : هر ماشین میزبان در شبکه اینترنت یک آدرس جهانی و یکتای 32 بیتی دارد( البته 32 بیت برای نسخه 4 از IPبوده و نسخه 6 آن 128 بیتی می باشد.) بنابر این هر ماشین بابد در هنگام تولید یک بستهIP آدرس خودش را در این فیلد قرار دهد.

فیلد Destination Address : در این فیلد آدرس مربوط به مقصد که باید بسته IP به آن تحویل داده شود، قرار می گیرد.

فیلد اختیاری Options : در این فیلد اختیاری می تواند تا حداکثر 40 بایت قرار داد که برای آزمایش، دیباگ، امنیت و سایر پارامترهای مشابه روی شبکه مورد استفاده قرار میگیرد.

فیلد Payload : در این فیلد داده های دریافتی از لایه بالاتر قرار می گیرد.

لازم به ذکر است که اکثر مطالب پست حاضر از کتاب نفوذگری در شبکه و روش های مقابله جناب احسان ملکیان برگرفته شده و قسمتی از آن هم مربوطه به سایت itpro.ir و ویدوآل می باشد.

نمایشگر ویدیو

00:00
    
31:04

نمایشگر ویدیو

00:00
    
30:02

نمایشگر ویدیو

00:00
    
22:55
  برچسب ها
 

آموزش نتورک پلاس (+Network) – معرفی مدل OSI و لایههای شبکه

آموزش نتورک پلاس (+Network) – معرفی مدل OSI و لایه‌های شبکه

همانطور که برای ساخت یک ساختمان شما نیاز به یک نقشه دارید تا بدانید جای هرچیز کجاست مثلا مسیر برق ساختمان از کجا می گذرد ، درها کجا هستند ، راه ورود و خروج کجاست و هر واحد در کدام طبقه ساختمان قرار دارد در شبکه نیز لازم است بدانید ارتباط شبکه شما چه مسیری را طی می کند و در هر مسیری چه اتفاقی برای داده های شما می افتد. این کار به دو صورت به شما کمک می کند:

 

  • درک خوبی از شبکه و تبادل های شبکه ای بدست می آورید.
  • در صورت بروز مشکل می دانید باید در کجا دنبال مشکل بگردید.

مدل OSI یا Open System Interconnection یک مدل مرجع برای ارتباط بین دو کامپیوتر می باشد که در سال 1980 طراحی گردیده است. هر چند امروزه تغییراتی درآن به وجود آمده اما هنوز هم کاربردهای فراوانی در اینترنت و به خصوص در معماری پایه شبکه دارد. هدف عمده این مدل، ارائه استانداردی به تولید کنندگان محصولات شبکه ای به منظور تولید محصولاتی سازگار با سایر تولید کنندگان است (جهت امکان کار با یکدیگر). این مدل بر اساس لایه بندی قراردادهای برقراری ارتباط که همزمان روی دو سیستم مرتبط اجرا شده اند پایه ریزی شده است که این امر بسیار سرعت و دقت ارتباط را افزایش می دهد. مدل مرجع TCP/IP که در مقاله بعدی به شما معرفی می شود، بصورت کاربردی بیشتر از OSI مورد استفاده قرار می گیرد اما بعنوان مدل درسی و مدل تئوری برای یادگیری مورد استفاده قرار نمی گیرد. این قراردادها بصورت طبقه طبقه در هفت لایه تنظیم شده اند که در زیر بررسی خواهند شد.

مدل OSI یا Open System Interconnectionمدل OSI یا Open System Interconnection

معرفی 7 لایه مدل OSI در شبکه

لایه هفتم Application layer یا لایه کاربردی

این لایه رابط بین کاربر و سیستم عامل محسوب می شود و همانطور که از اسمش پیداست ، شما بوسیله این لایه با نرم افزارهای کاربردی ارتباط برقرار می کنید برای مثال شما وقتی از نرم افزار Internet Explorer یا IE برای ارسال درخواست باز کردن صفحه وبی مانند گوگل استفاده می کنید در حقیقت ار پروتکل HTTP برای ارسال درخواست خود توسط این نرم افزار اسفاده کرده اید که همه اینها در لایه هفتم از مدل OSI فعالیت می کنند . این لایه تنها لایه ای است که کاربر می تواند آن را بصورت ملموس حس کند و با آن ارتباط برقرار کند. از نمونه پروتکلهایی که در این لایه فعالیت می کنند می توان به HTTP ، FTP ، TELNET ، SNMP ، POP3 و مشابه آنها اشاره کرد.

لایه ششم Presentation layer یا لایه نمایش

همانطور که از اسم این لایه پیداست نحوه نمایش اطلاعات را به ما نشان می دهد . بعنوان مثال در این لایه تعیین می شود که اطلاعات چگونه رمز نگاری شود یا چگونه فشرده سازی شود . در این لایه قالب بندی داده ها انجام می شود و همچنین کپسوله سازی اطلاعات جهت ارسال در شبکه و هماهنگی با سیستم عامل جهت شیوه یا نوع ارسال اطلاعات تعین می شود.

لایه پنجم Session layer یا لایه نشست

در هنگام برقراری یک ارتباط بین دو کامپیوتر اصطلاحا یک جلسه یا نشست برقرار می شود. همانطور که در یک جلسه یک منشی جلسه وجود دارد که زمان شروع ، اطلاعاتی که در جلسه قرار است مطرح شود ، مدت زمان جلسه و زمان پایان آن را تعین می کند در کامپیوتر نیز این لایه وظیفه مدیریت این نشست بین کامپیوترها را بر عهده دارد . در حقیقت این لایه 3 وطیفه بر عهده دارد که به ترتیب :

  1. make یا ایجاد کردن جلسه
  2. maintain یا مدیریت جلسه
  3. terminate یا پایان دادن به جلسه را بر عهده دارد .
لایه چهارم Transport layer یا لایه انتقال

این لایه یک اتصال منطقی ( و نه فیزیکی ) نقطه به نقطه بین دو پایانه ارتباط مثلا بین دو دستگاه کامپیوتر ایجاد می کند . در این لایه دو روش برای این کار وجود دارد:

اتصال گرا ( connection-oriented ) : که مربوط به ارسال در پروتکل تی سی پی ( TCP ) است . در این پروتکل که اتصال گرا می‌باشد وظیفه کنترل جریان با قابلیت اعتماد بالا را دارد.

غیر اتصال گرا ( connectionless ) : که مربوط به ارسال در پروتکل یو دی پی ( UDP ) است . ( این پروتکل غیر متصل می‌باشد و برخلاف TCP از سرعت بالا تری برخوردار است، اما قابلیت اعتماد آن کمتر است. بعدا مفصل به این 2 پروتکل می پردازیم . )

تفاوت بین پروتکل های TCP و UDPتفاوت بین پروتکل های TCP و UDP

لایه سوم  Network layer یا لایه شبکه یا Router layer یا IP address layer

پروتکل معروف IP در این لایه کار می کند، روتینگ هم در این لایه انجام می شود . روتینگ را می توان با یک عملیات 2 سوالی تصور نمود:

  1. برای مقصد داده شده از روتر محلی چند مسیر معتبر وجود دارد ؟
  2. “بهترین” مسیر برای رسیدن به آن مقصد کدامیک است ؟

این لایه ترافیک شبکه را نیز کنترل کرده و با انتخاب مسیر جدید برای داده از بروز ترافیک جلوگیری می کند. پروتکل IPکه از مهمترین پروتکل های شبکه است در این لایه قرار دارد که وظیفه آن آدرس دهی می باشد.

لایه دوم Data link layer یا لایه ارتباط داده یا MAC address layer یا Hardware address layer یا Physical layer

سوئیچها و پلها ( bridges ) و ایستگاههای اتصال بی سیم ( Wireless Access Points یا WAPs ) نیز در این لایه فعالیت می کنند و همچنین داشت یادم می رفت ؛ مودم محبوب ای دی اس ال شما و مودم عادی هم در این لایه جا می گیرند .چهار اصطلاح مهمی که در این لایه هست عبارت اند از :

  1. Ethernet یا ایترنت
  2. کنترل ارتباط داده های سطح بالا یا High Data Link Control یا HDLC
  3. پروتکل نقطه به نقطه یا Point-to-point protocol یا PPP
  4. یازپخش ساختار یا Frame relay

در نظر داشته باشید اصطلاح خطایابی یا error detection در این لایه صورت می پذیرد و از طریق فرایندی بنام Frame check sequence .اگر سوئیچ یا پلی در این لایه کار کنند دیگر “سوئیچ کردن” یا “پل زدن” انجام نمیدهند بلکه “مسیر یابی یا routing” می کنند .

این لایه خود از دو زیر لایه به نام های LLC و MAC تشکیل شده است . هر کدام از این زیر لایه ها وظایفی را به عهده دارند.

زیر لایه LLC
  • فریم بندی و شماره گذاری فریم ها و ارسال
  • دریافت فریم ها در کامپیوتر مقصد و بازسازی آن
  • فرستادن Acknowledge به فرستنده در صورت دریافت صحیح اطلاعات برای هر فریم
  • در صورت عدم ارسال Acknowledge از سوی گیرنده برای یک فریم آن فریم دوباره توسط فرستنده ارسال خواهد شد
زیر لایه MAC 

این زیر لایه کنترل دسترسی رسانه نحوه و روش دسترسی یک ایستگاه به شبکه را بیان می دارد که دو نمونه از آن عبارتند از:

  • Token Pasing
  • CSMA/CD – carrier sense multiple access / collision detection 
روش Token Passing:
  • جلوگیر از تصادم یا collision
  • حرکت یک بسته خالی از اطلاعات درون شبکه (Token)
  • کامپیوتر برای ارسال اطلاعات منتظر Token می ماند
  • اقدام به ارسال اطلاعات پس از رسیدن Token به کامپیوتر
  • باقی ماندن Token تا پایان ارسال کامل اطلاعات نزد کامپیوتر
  • عدم ارسال اطلاعات توسط کامپیوتر های دیگر
  • ارسال Acknowledge پس از پایان ارسال اطلاعات توسط کامپیوتر دریافت کننده به کامپیوتر مبدا
  • ایجاد یک Token توسط کامپیوتر مبدا و آزاد کردن آن در شبکه
روش CSMA/CD

در این روش اگر دو کامپیوتر همزمان اقدام به ارسال اطلاعات کنند تصادم رخ می دهد برای جلوگیری از این تصادم هر دو کامپیوتر ارسال را رها کرده و مدت زمانی به صورت تصادفی صبر کرده و سپس مجددا اقدام به ارسال اطلاعات می کنند.

لایه اول Physical layer یا لایه فیزیکی

اولین لایه مدل OSI بوده و در پایین ترین سطح این مدل است. در این لایه نحوه اتصال دو ایستگاه به یکدیگر از طریق کابل و توپولوژی های شبکه و سرعت آنها توضیح داده می شود.

این لایه مسئول تبدیل اطلاعات از بیت به سیگنال های الکتریکی می باشد. در واقع اگر بخواهیم موقعیت این لایه را نشان دهیم لبه کارت شبکه ما یعنی مابین کارت شبکه و رسانه انتقال (کابل و..). همان لایه فیزیکی می شود.

پارامترهایی که باید در این لایه مورد نظر باشند عبارتند از:

  • ماهیت فیزیکی خط انتقال (مسی، فیبر نوری، مایکرویو و)….
  • چگونگی نمایش بیت ها در قالب سیگنال متناسب با کانال
  • ظرفیت کانال فیزیکی و نرخ ارسال یا همان bit rate
  • مسائل مکانیکی و الکتریکی مانند نوع کابل، باند فرکانسی و نوع رابط کابل (کانکتور)

(Data Encapsulation) کپسوله کردن اطلاعات

عمل بنیادی که پروتکل های موجود در لایه های مختلف مدل OSI انجام می دهند اضافه کردن هدر Header و در یک مورد خاص فوتر Footer به اطلاعاتی که از لایه بالایی خود می گیرند می باشد

Data encapsulation in the OSI modelData encapsulation in the OSI model

به طور مثال درخواست دستبابی یه برنامه به منابع شبکه از لایه های پشته پروتکل می گذرد. زمانی که درخواست به لایه انتقال می رسد هدر مربوط به خود را به آن اضافه کرده و تحویل لایه شبکه می دهنددر این لایه هم هدر های مخصوص اضافه شده و در لایه پیوند داده های هم به همین صورت بوده و محصول نهایی به عنوان یک بسته برای انتقال آماده می شود.

بعد از رسیدن این بسته به مقصد همین موارد فوق تکرار شده ولی این بار برعکس و رو به لایه هفتم که در هر لایه هدر ها و فوتر ها مورد پردازش و حذف شده و پس از اتمام مراحل درخواست به برنامه مقصددر لایه هفتم یا کاربرد می رسددر واقع مفهوم کپسوله کردن فرآیندی است که در آن پروتکل های لایه های مختلف هدر و فوتر خود را به درخواست تولید شده توسط به برنامه کاربردی اضافه می کنند.

 

نمایشگر ویدیو
00:00
    
31:23

OSI Model Course work-Web architecture RISD)OSI Model Course work-Web architecture RISD)

 
  برچسب ها